پولی که وامگیرنده از بابت استفاده کردن از پولهای وامدهنده به او پرداخت میکند را بهره میگویند. به بیان دیگر، «بهره» بهای پول وام گرفته شدهاست. اگر وامگیرنده (فرد یا بنگاه اقتصادی) مبلغی پول برای مدتی معین وام بگیرد، مبلغی را که در آینده باید به وامدهنده بازپرداخت کند، معمولاً بیش از مبلغ دریافتی نخستین خواهد بود. این پرداخت اضافی، “بهره” نام دارد که میتوان آن را به صورت نسبت “تفاوت مبلغ دریافتی و مبلغ بازپرداخت شده در پایان یک دوره معین” به “کل مبلغ دریافتی” بیان کرد. بدینسان که اگر مبلغ ۱۰۰ ریال وام داده شود و در پایان سال ۱۰۵ ریال دریافت شود، نرخ بهره سالانه برابر با ۵ درصد خواهد بود
سرباز زدن بدهکار از پرداخت یک سند دریافتنی در سررسید را واخواست سند گویند. گاهی اوقات به آن نکول سند نیز گفته میشود.
یک روش حسابداری برای مطالبات سوخت شده که در آن واحد تجاری به انتظار مینشیند تا پس از سوخت حسابهای دریافتنی آن را در دفاتر ثبت کند.
متوسط دوره وصول مطالبات، نسبت میانگین حسابهای دریافتنی به فروش روزانه است. این نسبت بیانگر این موضوع است که متوسط مطالبات در چند روز وصول میشود.
یک بدهی بالقوه که هنوز قطعیت نیافته و در آینده در صورت وقوع رویدادی بالقوه به یک بدهی قطعی تبدیل خواهد شد.
هزینهای برای فروشنده که به علت عدم پرداخت بدهی توسط مشتری ایجاد میشود. گاهی اوقات به آن هزینه سوخت نیز اطلاق میشود.
روشی برای ثبت مطالبات سوخت شده بر مبنای تخمین، قبل از تعیین میزان واقعی مطالبات سوخت شده.
یک حساب متقابل برای حسابهای دریافتنی که نشاندهنده بخشی از حسابهای دریافتنی است که انتظار نمیرود وصول شود. گاهی اوقات به آن ذخیره مطالبات لاوصول نیز گفته میشود.
روشی برای برآورد مطالبات مشکوک الوصول از طریق مدت زمانی که سررسید آنها گذشته است.
نسبت مجموع وجوه نقد بعلاوه سرمایهگذاری کوتاه مدت بعلاوه خالص حسابهای دریافتنی به مجموع بدهیهای جاری. این نسبت بیان میکند که آیا میتوان بدهیهای جاری را بلافاصله و به تدریج که سررسید آنها فرا میرسد، پرداخت نمود یا خیر؟ این نسبت را گاهی اوقات نسبت آنی نیز مینامند.
دفتر حسابهایی که در آن جزئیات ماندههای دفتر کل موجود است. مجموع حسابها در دفتر معین برابر با مانده حساب دفتر کل است.